ما را دنبال کنید

جستجوگر

آمارگیر

  • :: آمار مطالب
  • کل مطالب : 51
  • کل نظرات : 316
  • :: آمار کاربران
  • افراد آنلاين : 2
  • تعداد اعضا : 1261
  • :: آمار بازديد
  • بازديد امروز : 30
  • بازديد ديروز : 198
  • بازديد کننده امروز : 15
  • بازديد کننده ديروز : 47
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل ديروز: 0
  • بازديد هفته : 708
  • بازديد ماه : 3,657
  • بازديد سال : 17,986
  • بازديد کلي : 336,826
  • :: اطلاعات شما
  • آي پي : 3.16.203.149
  • مرورگر : Safari 5.1
  • سيستم عامل :

بر اثر شوخى غضنفر45 نفر كشته شدند! اين حادثه وقتى رخ داد كه غضنفر چشاى راننده اتوبوس گرفته بود و بهش ميگفت من كى ام!


غضنفر یه رستوران باز می کنه

ولی هر روز ظهر خودش می رفته بیرون غذا می خورده

بهش میگن چرا همین جا غذا نمی خوری ؟

میگه : آخه نامرد خیلی گرون میده !!!


برای یک زن زیاد مهم نیست شوهرش کجاست

همینکه بدونه به شوهرش خوش نمیگذره براش کافیه


تركه با يك سرهنگه سوار هواپيما ميشن تركه رو به سرهنگه مي كنه ميگه ببخشيد شما گروهبانيد؟ سرهنگه ميگه نه تركه همين سوال رو چند بار مي پرسه. آخر سرهنگه خسته ميشه ميگه بله بابا من گروهبانم تركه ميگه پس چرا لباس سرهنگارو پوشيدي؟


قل مراد  ميره مشهد پيش امام رضا ميگه : يا امام جعفر قاسم، چطور دلشون اومد با شمشير بزنن تو فرقت، کي زهر ريخت تو غذات، در قلعه خيبر رو چطوري کندي، چطور همه ي عمرت رو تو زندون تونستي بگذروني، حالا کي ظهور ميکني؟؟ 


قل مراد دعا ميكرده ميگفته: خدايا مرا نيامرز ...

ازش مي پرسن چرا اينجوري دعا مي كني؟

ميگه: دارم شكسته نفسي مي كنم  


 قل مراد میره ماشینش رو بیمه کنه آقاهه بهش میگه : خداکنه هیچ وقت از این بیمه استفاده نکنی . قل مراد می گه الهی تو هم از این پول خیر نبینی !

قل مراد یه تلویزیون می خره .می ره کنترلشو پس می ده .می گه: آقا ماشین حساب توش بود حروم خوری به ما نیومده.


ترکه تو آتیش سوزی می سوزه پزشکان اعلام می کنند 10% سوختگی 90%کوفتگی!میرن تحقیق می کنند می بینن دوستاش با بیل خاموشش کردن.


لره توی اتوبوسِ تهران-خرم‌آباد نشسته بوده، میره به راننده میگه: آقای
راننده واسه کی داری رانندگی می کنی؟! اینا همه خوابن


به ابادانیه میگن عراقیا چطوری شما رو شکنجه میکردن ؟
میگه نگو نگو دست و پامون رو میبستن نوار بندری میذاشتن


عربه در حال وضو گرفتن میگوزه.به بغلیش که لر بوده میگه:به نظر تو وضوی من باطل شد؟
لره میگه اونجور که تو ...... زدی وضوی منم باطل شد